گاهی پیش میاد حسرت یک لحظه رو میخوری، فقط یک لحظه لعنتی! لحظه ای که کافیه به حرف دلت گوش میکردی و میگفتی نمیتونم، نه، این شبیه من نیست، فقط همین. 

ولی گاهی میخواهی جای قهرمان باشی و فداکاری کنی. گاهی میخواهی مادرت بهت افتخار کنه که فقط پسر من تونست باباش رو راضی کنه.

 

میدونی قهرمان بازی و فداکاری کردن برای چی ارزشمنده؟ برای چی ارزشمند جلوه میکنه؟ چون فداکاری کردن «درد» داره! دردی که گاهی تموم عمر دنبالت میاد و تمومی نداره. دردی که مجبوری بهترین و ارزشمندترین بخش زندگیت رو تقدیمش کنی. خب نمیشه فداکاری کرد و درد نکشید. 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دنباله ششم ایده های کوچک من جراحی زیبایی مشهد تهران فیلم با دوبله فارسی بیمه البرز نمایندگی ملاشاهی کد6595 حس خوب Ressiv x Sleen بهترین آتلیه بارداری رابطة الذخائر الإسلامیة گلبن یاس Instrumentation